در یک روایت تأثیرگذار که از سوی یکی از فعالان فرهنگی پس از جلسه گفتوگو درباره ابعاد شخصیتی سید حسن نصرالله در شبکه الاهواز بازگو شد، خاطرهای از لحظات دشوار پس از شهادت فرزند ایشان نقل گردید که عمق صلابت رهبر حزبالله لبنان را به تصویر میکشد.
این خاطره که مستقیماً از زبان خود سید حسن نصرالله نقل شده بود، مربوط به اولین سخنرانی ایشان پس از شهادت فرزند ارشدش است:
هنگامی که سید حسن نصرالله بر جایگاه سخنرانی قرار گرفت، با موجی از گرما و رطوبت مواجه شد؛ نور شدید دهها دوربین و پروژکتورهای همراه آنها، هوای محل سخنرانی را به شدت افزایش داده بود، به طوری که صورت ایشان را عرق فرا گرفته و عینکشان را خیس کرده بود.
در آن لحظه، نیت کرد که با دستمالی که به همراه داشت، عرق را از صورتش پاک کند. اما پیش از اقدام، اندیشهای حیاتی به ذهن او خطور کرد: «این تصاویر مستقیماً توسط اسرائیلیها رصد خواهد شد. اگر با دستمال عرق را پاک کنم، آنها این حرکت را به مثابه پاک کردن اشکهای پدری که فرزندش را از دست داده است، تفسیر خواهند کرد.»
بر اساس این روایت، سید حسن نصرالله از حرکت دست به سوی دستمال صرف نظر کرد و تصمیم گرفت سختی خیس بودن صورت و عینک را به جان بخرد، تا مبادا ذرهای ضعف یا تصویر یک پدر دردمند گریان در برابر دشمن، به نمایش گذاشته شود. این اقدام نمادی بارز از تعهد و کنترل نفس ایشان در برابر مصیبت شخصی در مسیر اهداف کلان مقاومت تلقی میشود.




